آیا تمام سخنان پيامبر اکرم (صلى الله عليه و آله) مطابق وحي است؟
با توجه به اين آيه:
وَ مَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى * إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى
(سوره نجم/آيه4ـ3)
آيا تفسير قرآن و تمام گفتار و جملات پيامبر اکرم (صلى الله عليه و آله) و نحوه خواندن نماز و بيان توضيحات قرآن و مشخص نمودن مصاديق آنها و كيفيت آنها از طرف خداوند به پيامبر اکرم (صلى الله عليه و آله) وحي ميشد؟
پاسخ:
در رابطه با اينكه تمام سخنان پيامبر اکرم (صلى الله عليه و آله) مطابق وحي است، ما هيچ شبههاي نيست. چون قرآن ميفرمايد:
وَ مَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى * إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى
(سوره نجم/آيه4ـ3)
يعني تمام سخنان پيامبر اکرم (صلى الله عليه و آله)، تابع وحي است. خود حضرت هم در قرآن هم ميفرمايد:
إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَى إِلَيَّ
جز از وحي، چيز ديگري را تبعيت نميكنم.
(سوره أحقاف/آيه9)
در اين زمينه، آقايان اهل سنت روايات زيادي را آوردهاند:
احمد بن حنبل و حاكم نيشابوري از عبد الله بن عمرو عاص نقل ميكنند:
من تمام گفتههاي رسول الله (صلى الله عليه و سلم) را مينوشتم. عدهاي از قريش مرا مذمت كردند و گفتند: رسول الله (صلى الله عليه و سلم) هم بشر است، چرا حرفهاي او را مينويسي؟ مدتي، سخنان رسول الله (صلى الله عليه و سلم) را ننوشتم تا اينكه خدمت حضرت رسيدم و عرض كردم: يا رسول الله! قريش ميگويند كه رسول الله (صلى الله عليه و سلم) هم مانند ديگر انسانها عصباني ميشود و به خشم ميآيد و سخن ميگويد، چرا تمام سخنان ايشان را يادداشت ميكني؟ رسول الله (صلى الله عليه و سلم) با اشاره به دو لب خود فرمود:
و الذي نفسي بيده! ما يخرج مما بينهما إلا حق، فاكتب.
قسم به خدايي كه جانم در دست اوست! از اين دو لب من جز حق بيرون نميآيد، هر چه ميگويم بنويس.
مسند احمد بن حنبل، ج2، ص162و192 ـ المستدرك الصحيحين للحاكم النيشابوري، ج1، ص104
ابن حجر عسقلاني در ذيل حديث شريف قرطاس مينويسد:
و وقوع ذلك من النبي صلى الله عليه و سلم مستحيل، لأنه معصوم في صحته و مرضه، لقوله تعالى: «و ما ينطق عن الهوى» و لقوله صلى الله عليه وسلم: «إني لا أقول في الغضب و الرضا إلا حقا».
هذيان گفتن رسول الله (صلى الله عليه و سلم) از محالات است؛ زيرا رسول الله (صلى الله عليه و سلم) چه سالم باشد و چه بيمار، معصوم است. زيرا خداوند فرموده است: از روي هويٰ و هوس سخن نميگويد و خود حضرت هم فرمود: در حالات خشم يا رضا، جز حق، چيزي نميگويم.
فتح الباري شرح صحيح البخاري لإبن حجر العسقلاني، ج8، ص101 ـ عمده القاري للعيني، ج18، ص62
همچنين احمد بن حنبل از ابو هريره نقل ميكند:
بعضيها ميگويند كه رسول الله (صلى الله عليه و سلم) گاهي شوخي ميكنند، آيا شوخيها شما هم جزء سنت و أحاديث است يا نه؟ حضرت فرمود:
إني لا أقول إلا حقاً
به هنگام شوخي كردن هم جز حق از زبانم بيرون نميآيد.
مسند احمد بن حنبل، ج2، ص340، المعجم الأوسط للطبراني، ج8، ص305 ـ السنن الكبري للنسائي، ج10، ص248
اينكه آيا سنت پيامبر اکرم (صلى الله عليه و آله) هم طبق وحي بوده يا خير؟ اگر اين هم نبود، خود قرآن صراحت دارد:
وَ مَا آَتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ مَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا
(سوره حشر/آيه7)
طبق اين آيه، تمام دستورات ريز و درشت پيامبر اکرم (صلى الله عليه و آله) لازم الإجراست.
در آيه ديگر ميفرمايند:
وَ أَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ
ما قرآن را نازل كرديم تا براي مردم تبيين كني.
(سوره نحل/آيه44)
مثلا خداوند در قرآن فقط دستور به خواندن نماز صبح داده است، ولي تعداد ركعات و كيفيت آن را بيان نكرده است و اين را سنت پيامبر اکرم (صلى الله عليه و آله) معين كرده است. در مورد حج هم در كجاي قرآن آمده كه 7 بار بايد دور كعبه طواف و بين صفا و مروه رفت و آمد كنيم؟ اينها چيزهايي كه با سنت به ما رسيده است.
ابن حجر از بيهقي با سند صحيح از حسان بن عطيه نقل ميكند:
كان جبريل ينزل على النبي صلى الله عليه و سلم بالسنة كما ينزل عليه بالقرآن.
همانطوري كه جبرئيل براي رسول الله (صلى الله عليه و سلم) قرآن را نازل ميكرد، سنت را هم براي حضرت ابلاغ ميكردند.
فتح الباري شرح صحيح البخاري لإبن حجر العسقلاني، ج13، ص248 ـ الدر المنثور للسيوطي، ج6، ص122 ـ سنن الدارمي، ج1، ص145 ـ تفسير الرازي، ج20، ص116 ـ تفسير الآلوسي، ج17، ص183
اوزاعي از فقهاي اهل سنت ميگويد:
الكتاب أحوج إلي السنة من السنة إلي الكتاب.
احتياج قرآن به سنت، بيشتر از احتياج سنت به قرآن است!
جامع بيان العلم لإبن عبد البر، ج2، ص191
احمد بن حنبل ميگويد:
إن السنة تفسر الكتاب و تبينه.
اين سنت است كه قرآن را براي ما معنا و تفسير ميكند.
تفسير قرطبي، ج1، ص39
ابو حنيفه ميگويد:
لولا السنة ما فهم أحد منا القران.
اگر سنت نبود، هيچكدام از ما قرآن را نميفهميديم.
قواعد التحديث قاسمي، ص52
ايوب سختياني ـ از علماء بزرگ اهل سنت ـ ميگويد:
إذا حدثت الرجل بالسنة فقال: دعنا من هذه و حدثنا من القرآن، فاعلم أنه ضال مضل.
اگر براي فردي، حديث از سنت ميگفتي و به شما گفت: از قرآن بگو و سنت را كنار بگذار، بدان كه اين فرد گمراه و گمراه كننده است.
الكفاية في علم الرواية للخطيب البغدادي، ص31
ابو قلابه مينويسد:
اذا حدثت الرجل بالسنة فقال: دعنا من هذا و هات كتاب الله، فاعلم أنه ضال.
اگر از سنت براي كسي سخن گفتي و گفت: سنت را كنار بگذار و از قرآن بگو، بدان كه آن فرد گمراه است.
الطبقات الكبرى لإبن سعد، ج7، ص184 ـ تاريخ الإسلام للذهبي، ج7، ص298
بنابراين، نبي مکرم (صلى الله عليه و آله) چيزي جز حق بيان نميكند و تمام سنت پيامبر اکرم (صلى الله عليه و آله) تابع وحي و نزول جبرئيل است و اگر سنت نباشد، قرآن قابل فهم نيست و اگر كسي بگويد من سنت را قبول ندارم و قرآن را قبول داريم، بدانيم كه آن فرد گمراه است.
|