آيا در ميان علماي بزرگ اهل سنت، کساني بودهاند که از مذهبي به مذهب ديگر منتقل شوند؟
1-جناب مناوي - از شخصيتهاي برجسته اهل سنت - آمار مفصلي از شخصيتهاي برجسته بزرگ اهل سنت در اين زمينه ميدهد و ميگويد:
و قد انتقل جماعه من المذاهب الأربعه من مذهبه لغيره منهم:
عبد العزيز بن عمران كان مالكيا فلما قدم الإمام الشافعي رحمه الله تعالى مصر تفقه عليه و أبو ثور من مذهب الحنفي إلى مذهب الشافعي و ابن عبد الحكم من مذهب مالك إلى الشافعي ثم عاد و أبو جعفر بن نصر من الحنبلي إلى الشافعي و الطحاوي من الشافعي إلى الحنفي و الإمام السمعاني من الحنفي إلى الشافعي و الخطيب البغدادي و الآمدي و ابن برهان من الحنبلي إلى الشافعي و ابن فارس صاحب المجمل من الشافعي إلى المالكي و ابن الدهان من الحنبلي للحنفي ثم تحول شافعيا و ابن دقيق العيد من المالكي للشافعي و أبو حيان من الظاهري للشافعي.
عبد العزيز بن عمران، مالکي مذهب بود و شافعي مذهب شد. أبو ثور، حنفي مذهب بود و شافعي مذهب شد. ابن عبد الحكم، مالکي مذهب بود و شافعي مذهب شد و باز برگشت مالکي مذهب شد. أبو جعفر بن نصر، حنبلي مذهب بود و شافعي مذهب شد. طحاوي، شافعي مذهب بود و حنفي مذهب شد. إمام سمعاني، حنفي مذهب بود و شافعي مذهب شد. خطيب بغدادي و آمدي و ابن برهان، حنبلي مذهب بودند و شافعي مذهب شدند. ابن فارس، شافعي مذهب بود و مالكي مذهب شد. ابن دهان، حنبلي مذهب بود و حنفي مذهب شد و سپس شافعي مذهب شد. ابن دقيق العيد، مالكي مذهب بود و شافعي مذهب شد. أبو حيان ظاهري، مذهب بود و شافعي مذهب شد.
فيض القدير شرح الجامع الصغير للمناوي، ج1، ص273
2- ذهبي در مختصر تاريخش آمده که:
مبارک بن مبارک، حنفي مذهب بوده و بعد برگشت به مذهب حنبلي.
3- در کتاب ذيل تاريخ بغداد آمده است:
و كان حنبليا ثم انتقل إلى مذهب الشافعي.
عمر بن عبد الله بن أبي السعادات، حنبلي مذهب بوده و سپس شافعي مذهب شد.
ذيل تاريخ بغداد لإبن النجار البغدادي، ج5، ص57
4- معجم المطبوعات العربية، ج1، ص10، تغيير مذهب جناب سيف الدين آمدي - متوفاي 631 هجري - را از مذهب حنبلي به مذهب شافعي نقل ميکند.
5- ابن کثير دمشقي در البداية و النهاية، ج21، ص189 و سمعاني در الإنساب، ج3، ص298 تعدادي از بزرگان و علماي اهل سنت را نقل ميکند که از مذهبي به مذهب ديگر برگشتند.
6- شذرات الذهب - که يکي از کتابهاي معتبر از ديدگاه عزيزان اهل سنت است - انگيزه اين انتقالها را عمدتا به خاطر مسائل دنيوي ميداند. حتي ميگويد:
و تحول کثير من الشافعية إلي الحنفية لأجل الدنيا.
تعدادي زيادي از شافعيها که حنفي مذهب شدند، به خاطر دنيا بود.
به اين خاطر بود که:
الأمير يلبغا بن عبد الله الخاصكي الناصري كان يتعصب لمذهب أبي حنيفة و يعطي لمن تحول إليه العطاء الجزيل.
امير يلبغا نسبت به مذهب ابو حنيفه تعصب داشت و کسي که به مذهب حنفي بر ميگشت، جوايز زيادي به او ميداد.
7- در شذرات الذهب، جلد 5، صفحه 267 درباره آقاي ابوبکر بغدادي ميگويد:
إنه تحول إلى الشافعي لأجل الدنيا.
به خاطر دنيا، شافعي مذهب شد.
چون:
كان أبو المظفر يوسف بن فرغلي سبط ابن الجوزي حنبليا، نقله الملك المعظم إلى مذهب أبي حنيفة.
بعضي از أمراء و حکّام و سلاطين ميآمدند به خاطر تشويق مردم به يک مذهب، پول در اختيار افراد قرار ميدادند و يا به خاطر منصب قضاوت و غيره، مذهب افراد را تغيير ميدادند.
8- در المنتظم ابن جوزي - از کتابهاي معتبر اهل سنت - جلد10، صفحه 106، ابو زرعه نقل ميکند:
قلت مرة لشيخنا البلقيني ما يقصر بالشيخ تقي الدين السبکي عن رتبة الأجتهاد و قد استکمل الآلة؟ فسكت البلقيني. ثم قلت: ما عندي أن الامتناع عن ذلك إلا للوظائف التي قررت للفقهاء على المذاهب الأربعة.
با اين که تقي الدين سبکي، از شخصيتهاي برجسته است و به مرتبه اجتهاد رسيده، چگونه است که ايشان تقليد ميکند؟ بلقيني ساکت شد. گفتم: به خاطر اين که اجرها و پاداشها و حقوقهايي براي افراد در نظر گرفته شده که اگر به فلان مذهب برنگردند، اين هدايا را نميتوانند بگيرند و يا منصب قضاوت و حکومت را نميتوانند تصدّي کنند.
المنتظم لإبن جوزي، ج10، ص106 - فقه السنة للشيخ سيد سابق، ج1، ص13
اينگونه قضايا در طول تاريخ بوده است و علماي اهل سنت از مذهبي به مذهب ديگر و چه بسا از اهل سنت به شيعه برميگشتند. تقاضايي که من از عزيزان اهل سنت دارم اين است:
از انتقال يک فردي مانند دکتر تيجاني يا ديگر عزيزي به مذهب شيعه - اگر مذهب شيعه را واقعا از مذاهب رسمي و اسلامي ميدانند - ناراحت نشوند و چه تفاوتي است بين اين که يک آقايي از مذهب حنفي برگردد و حنبلي شود و از شافعي برگردد و حنفي شود يا حنفي برگردد و شيعه شود؟ اين قضايايي است که آقايان، تحقيق ميکنند و نتيجه تحقيقشان هرچه هست، فرداي قيامت، پاسخگوي آن هستند.
منبع سایت ولعصر(عج)
تلخیص سایت شمیم شیعه
|