وهابی ها می گویند آیه13سوره فاطر هرگونه توسل به غیر خدا را حرام می داند، آیا این صحیح است؟
آيات متعددي در قرآن است كه وهابيها متمسك به آنها مي شوند و آنها را وسيله قرار ميدهند براي اغفال و گمراهي مردم ؛ از جمله :
آيۀ 13 و 14سوره مباركه فاطر :
...وَالَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ مَا يَمْلِكُونَ مِنْ قِطْمِيرٍ
و كسانى را كه بجز او مىخوانيد مالك پوست هسته خرمايى [هم] نيستند .
إِنْ تَدْعُوهُمْ لَا يَسْمَعُوا دُعَاءَكُمْ وَلَوْ سَمِعُوا مَا اسْتَجَابُوا لَكُمْ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكْفُرُونَ بِشِرْكِكُمْ وَلَا يُنَبِّئُكَ مِثْلُ خَبِيرٍ . فاطر / 13 و 14 .
اگر آنها را بخوانيد دعاى شما را نمىشنوند و اگر [فرضا] بشنوند اجابتتان نمىكنند و روز قيامتشرك شما را انكار مىكنند و [هيچ كس] چون [خداى] آگاه تو را خبردار نمىكند
متاسفانه آقايان وهابي ها واقعاً در استناد به آيات قرآن همان روشي را انتخاب مي كنند كه يهود و نصاري انتخاب كردند . يعني يكي از ويژگيهاي زشت يهود و نصاري اين بود كه :
يُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتَابِ وَيكْفُرُونَ بِبَعْضٍ .
يا در سوره بقره آيه 185 خداي عالم يهود ونصاري را مذمت ميكند و ميگويد :
أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتَابِ وَتَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ فَمَا جَزَاءُ مَنْ يَفْعَلُ ذَلِكَ مِنْكُمْ إِلَّا خِزْيٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يُرَدُّونَ إِلَى أَشَدِّ الْعَذَابِ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ
شما به بعضي از آيات ايمان ميآوريد و به بعضي ديگر كافر ميشويد ؟ كساني كه به بعضي از آيات تمسك ميكنند و بعضي را كنار ميگذارند ، اينها هم در دنيا خواري خواهند ديد وهم در آخرت .
اولا : آقايان وهابيها آياتي را كه به آنها استناد ميكنند ، جز قصد فريب ، قصد ديگري ندارند ؛ چون در خود همين آيات صراحتا اظهار شده است كه قضيه هيچ ربطي به مسأله توسل ندارد . ببینید در همين آيه قبلش خطاب به چه كساني است ؟
وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ كُلٌّ يَجْرِي لِأَجَلٍ مُسَمًّى ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ لَهُ الْمُلْكُ وَالَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ مَا يَمْلِكُونَ مِنْ قِطْمِيرٍ .
شماهایي كه اصلا منكر اين هستيد كه ماه و خورشيد و ... به دست خداوند هست ، آن كساني را كه شما ها ميخوانيد ، مالك هيچ چيز نيستند .
پس معلوم ميشود كه روي سخن با كساني است كه اصلاً خلق خدا و مالكيت خدا را نسبت به عالم منكر هستد . بعد كه ميگويد : له الملك ، خطاب به همينها ميگويد :
وَالَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ مَا يَمْلِكُونَ مِنْ قِطْمِيرٍ .
این چه ربطي به قضيۀ توسل دارد ؟!!
روي آيه با كساني است كه به كلي منكر ربوبيت خداوند نسبت به عالم هستي هستند .
ثانیا : خداي عالم در قرآن در بعضي از آيات بعضي از امور را به خودش نسبت داده است و ميگويد كه اين كار از كارهاي ويژه خداوند است . مثلاً در سوره زمر آيۀ 42 ميگويد :
اللَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حِينَ مَوْتِهَا .
اين خداوند است كه انسانها را در موقع مردن قبض روح ميكند .
اين نشان ميدهد كه قبض روح كار خداي عالم است .
خوب حالا اگر كسي بگويد که عزرائيل ، قبض روح مي كند ،آیا او مشرك است ؟
نه . زیرا همان طور كه خداوند اين مطلب را در اين آيه فرموده ، در سوره سجده آيه 11 هم ميفرماید :
قُلْ يَتَوَفَّاكُمْ مَلَكُ الْمَوْتِ الَّذِي وُكِّلَ بِكُمْ ثُمَّ إِلَى رَبِّكُمْ تُرْجَعُونَ .
بگو : ملك الموت و عزرائيل كه از طرف خداي عالم وكيل و مأذون است ، تو را قبض روح ميكند .
مثالی دیگر:
خداي عالم در آيه 58 ذاريات ميگويد :
إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِينُ . تنها رزق دهنده خداي عالم است .
بعد در سوره نساء آيۀ 5 ميگويد :
وَارْزُقُوهُمْ فِيهَا . به افراد بيسرپرست رزق بدهيد .
نمونه دیگر:
خداي عالم در آيات متعدد مسأله مرگ و زنده كردن انسانها را از ويژگيهاي خودش ميشمارد و ميگويد :
وَهُوَ الَّذِي أَحْيَاكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يُحْيِيكُمْ إِنَّ الْإِنْسَانَ لَكَفُورٌ . الحج / 66 .
یا
قُلِ اللَّهُ يُحْيِيكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يَجْمَعُكُمْ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ لَا رَيْبَ فِيهِ .
بگو : اين خداوند است كه زندگي و مرگ به دست او است .
از طرفی خداي عالم صراحتاً از قول حضرت عيسي عليه السلام نقل ميكند :
وَأُحْيِي الْمَوْتَى بِإِذْنِ اللَّهِ .
زنده میکنم مرده را به اذن الهی
باز نمونه ای دیگر:
در رابطه با علم غيب ميگويد :
وَعِنْدَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لَا يَعْلَمُهَا إِلَّا هُوَ .
تمام كليدهاي غيب دست خدا است و جز خدا كسي غيب نميداند .
بعد در كنار اين خداوند مي گويد :
عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا . إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ ... الجن /26و 27 .
داناى نهان است و كسى را بر غيب خود آگاه نمىكند جز پيامبرى را كه از او خشنود باشد
بنابراين اگر ما بياييم يك دسته از آيات را بگيريم و از دسته ديگر غافل بشويم ، اين يك نوع جفاء در حق قرآن است و از مصاديق : « يؤمن ببعض الكتاب و يكفر ببعض الكتاب » است . و اين روش ، روش يهود ونصاري است .
|